مردی پولدار درخانه خود تمساح نگهدارى میکرد،یک شب مهمانى گرفت و جوانها را به لب استخر برد وگفت هرکس طول استخر را شنا کند واز بین تمساحها جان سالم به در ببرد به او یک میلیارد و یا دختر زیباى خود را به عقدش در میاورد، مرد درحال صحبت بود که جوانى به استخر پرید وشنا کرد و سالم بیرون آمد، مرد حیران مانده بود، به جوان گفت پول را میخواهى
یا دخترم را؟!؟ جوان گفت هیچ کدام، فقط خواستم بگم من بچه اصفهان هستم همين.
|
امتیاز مطلب : 142
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31